خبر فاجعه بار بود؛
«باشگاههای استقلال و پرسپولیس با تصمیم کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای و AFC از لیگ قهرمانان فصل آینده آسیا حذف شدند »
حکمی که میتوانست همچون آوار بر سر فوتبال ایران خراب شود و دل میلیونها هوادار فوتبال در ایران را به درد آورد. اتفاق تلخ که حتی فراتر از فوتبال بر وجهه «ایران» بعنوان یکی از قدرتهای منطقه در مجامع بینالمللی هم آسیب میرساند.
هرگز بنا نداشتم در حوزه فوتبال به موضوعی غیر مرتبط با تیم محبوبِ زادگاهم یعنی خیبرخرمآباد که افتخار خدمت به آن را دارم ورود کنم اما دامنه ویرانی آواری که میرفت بر سرمان خراب شود بیشک لایههای زیرین فوتبال ایران را هم تحت تاثیر قرار میداد. بنابراین نمیتوان بی تفاوت و به سادگی از کنار آن گذشت. علیالخصوص که علت این فاجعه یک شکست وحذف فوتبالی در زمین سبز نبود و مستقیما با سیستم مدیریت فَشل فوتبال ایران در ارتباط است و ریشه در مشکلات عدیده اقتصادی دارد.
اگرچه بازهم دستهایی از غیب آمدند و با اسم رمز مصلحتاندیشی کمیته استیناف را مجاب به دادن زمان و فرجهای بیشتر کردند اما آنچه از دورنمای فوتبال ایران برمیآید این است که این سیل خواهد آمد، چه امروز و چه چند ماه دیگر.
بعنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی در فوتبال ایران در این برهه تاریخی و تلخ برخود وظیفه میدانم چند نکتهای را متذکر شوم:
تا زمانیکه فوتبال ایران از زیر یوغ و چمبره دولت خارج نشود اوضاع همین است که هست.
فوتبال دولتی امروز نفسهایش به شماره افتاده و البته مصرانه هم مقابل حضور بخش خصوصی مقاوت میکند و اجازه رقابت را نیز از ایشان سلب کرده است.
بودجهها و هزینههای میلیاردی که بهجای حل مشکلات و هزینه شدن در زیر ساختها برای رسیدن به استانداردهای بینالمللی مورد نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا به جیب دلالها میرود و خرج روزمرگی پر هزینه فوتبال ایران میشود و زمینهساز پروندههای سنگین قضایی.
این تازه در شرایطی است که پولها از حیف و میل تصمیمات خلقالساعه مدیران فوتبال ایران جان سالم به در برد.
شاید وقت آن رسیده باشد که این سیلی محکم، تصمیمسازان و قانونگذاران در کشور ما را بیدار کند تا با عبور از ترسهای موجود در واگذاری باشگاههای محبوب فضا را برای حضور بخش خصوصی فراهم کند.
بله؛ ریل گذاری کار شماست.
باید مسیر را برای سرمایهگذار «امن» و یا حداقل «کمخطر» کنید. باید زمینههای درآمدزایی در قانون دیده شود. باید مدیران «روز مزد»جای خود را به «سهامداران دلسوز»دهند.
آنوقت است که ساختار اصلاح خواهد شد واز دل آن نظم و نظامی بر سیستم مدیریت باشگاهی در ایران بیرون خواهد آمد. آنوقت است که بخش خصوصی نگران «له» شدن مقابل بودجه هنگفت دولتی ها نیست. آنوقت است که هوادار میداند کسی در باشگاه نشسته که قلبش برای تیمش میتپد نه آنکه حضورش فقط به قصد بستن توشهای از پول و شهرت و است و بس. آنوقت است که هر روز تن و بدنمان برای خبری از تهدید و محرومیت و حذف نمیلرزد. و بسان دانشآموزان تنبل کلاس، شب امتحان میزگرد برای چه کنم چه کنم نخواهیم گذاشت. آقایان! فوتبال نیازمند چیزی شبیه به همین بارانی است که این روزها در کشورمان می بارد. نیازمند هوایی تازه تا اینهمه آلودگی و زشتی را از صورت این بازی زیبا بشوید.
نیازمند تدبیری تازه که با آن طرفی جدید ببندیم.