شما اینجا هستید   |

    اسلایدر : مغلطه‌ای به نام «موفقیت یک شبه»

پیکاسو تو کافه پاریسی نشسته بود که یکی از طرفدارانش نزدیک شد و ازش خواست که یک اسکیس سریع براش بکشه. پیکاسو هم فوراً اسکیس رو کشید و اون رو به طرفدار دو آتیشه‌اش تحویل داد. اما مبلغ زیادی پول بابتش درخواست کرد. طرفدار با دلخوری پرسید رو چه حسابی انقدر پول خواستی؟ شما فقط این رو توی یک دقیقه کشیدی. پیکاسو گفت: “یک دقیقه نه، چهل سال”.
مردم نتیجه را می بینند و از پروسه ناآگاه‌اند. بعد می‌شینن و طبق حساب و کتاب خودشون تمام تلاش های افراد رو در عددهای قابل سنجش خلاصه می‌کنند؛ درآمد، قیمت خونه، ماشین، جایزه، تیراژ کتاب، درصد عضله و…
شاید اطلاق شانس بیش از حد یا موفقیت یه شبه به «موفق‌ها» نوعی شانه خالی کردن از بار مسئولیت موقعیت‌هایی باشه که درست ازشون استفاده نکردیم یا مسیرهای خوش‌آتیه‌ای که از سر بی‌حوصلگی‌ در نیمه راه رهاشون کردم. یا شاید توهم اینکه سرعت حاصل از تکنولوژی باید در تمام جوانب زندگی مون ظهور پیدا کنه. حمل و نقل سریع، کالای زود مصرف، اشتراک سریع پیام، تماس فوری. شاید عادت کرده‌ایم همه‌چیز باید با یه کلیک ساده در دسترسمون باشه. همه چیز راحت و سریع
وقتی صحبت از راهکار می‌شه، تمام این تصورات همراه با ایده‌هایی مثل تاکید بیش از حد به شانس یا دست بالا گرفتن قدرت ذهن در جذب اتفاقات مثبت به بن‌بست می‌خورن.
موفقیت ریزه‌کاری‌هایی داره که راه میانبری براشون نیست. تجربه، تلاش برای کسب دانش و مهارت، پیگیری. همینطورملحقات ناگزیری داره؛ موهای سفید شده، عرق‌های ریخته، آرتروز گردن، گذشتن از خیلی لحظات شیرین جوونی و عمر…
راه میانبری نیست، یا باید نشست و دائماً رویا بافی کرد یا رویا رو رج به رج و باحوصله بافت.
رسیدن به موفقیت نیازمند زمان زیاد و تلاش گسترده هست و شاید هم همیشه موفق نباشی ولی بالاخره موفق میشوی ، خیلی موفقیت رو یک شانس میدونند ولی نمیدوند برای اون موفقیت چندسال زحمت کشیدی و چه فشارهایی رو تحمل کردی

دسته بندی : اسلایدر , کتب و مقالات
به اشتراک بگذارید : | | |